بدون پوزیشنینگ یا تعیین جایگاه در بازار فرآیند تاثیرگذاری درازمدت بر مخاطب و درنتیجه افزایش میزان فروش در اثر برند شدن کسب و کار رخ نمی دهد. بدون پوزیشن کردن یک کسب و کار خدمت یا کالایی را اصطلاحا به شکل فلهای عرضه میکند که در صورت تغییر نام آن تفاوتی برای مشتریان ایجاد نمیشود.
با پوزیشنینگ در واقع مشخص میشود که کسب و کار قصد دارد با چه گروهی از مشتریان و در چه جایگاهی محصولات خود را ارائه نماید. در این مرحله شما تعیین میکنید محصول شما در ذهن مخاطب چه جایگاهی دارد. آیا محصول در ذهن مخاطب در سطح بالا قرار دارد، در سطح متوسط قرار دارد و یا در سطح پایین.
به عنوان مثال یک خودرو را در نظر بگیرید که مخصوص جوانان است و با هزینه تقریبی متوسط رو به بالا تهیه شده است. در اینجا ارائه دهنده خودرو این گروه از مشتریان را هدف گذاری نموده است و خود را با یک محصول معین و ویژگیهای مشخص آن در ذهن مشتری پوزیشن میکند.
در واقع در یک فرآیند دیجیتال مارکتینگ موفق، برند باید به مرحلهای رسیده باشد که با طرح این پرسش برای گروه خاص از مشتریان که چه کالایی را مناسب خود میدانند؛ بلافاصله نام آن برند و محصول به عنوان یکی از گزینهها به ذهن مشتریان بیاید. دست یابی به این امر آسان نبوده و کسب و کار باید از روزهای آغازین شروع به کار خود تلاش کند با روشهای صحیح دیجیتال مارکتینگ و پوزیشنینگ برای کسب و حفظ چنین جایگاهی تلاش نماید.
هنگامی که شما بر ساختن جایگاه محصول خود در ذهن مخاطب کار میکنید، در واقع میخواهید تصور و ذهنیت آنها را نسبت به برند خود بسازید. هدف شما در جایگاه سازی نشان دادن ارزش خاصی از محصول شما است که در محصول رقبا نمیتوان به ان دست یافت و همین تفاوت موجب میشود برند شما در ذهن مخاطب نقش ببند.
درباره این سایت